جدول جو
جدول جو

معنی مها اندام - جستجوی لغت در جدول جو

مها اندام
بلورین اندام، بلور اندام
تصویری از مها اندام
تصویر مها اندام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ اَ)
پهن بر. پهن تن
لغت نامه دهخدا
(بَ اَنْ)
زیبااندام. خوش اندام. (فرهنگ فارسی معین) :
بهاراندام سروی پیرهن چاکم چو گل دارد
که رنگ ساعد او آستین را گل بدامان کرد.
محمداسحاق شوکت بخاری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کُهْ اَ)
کوه پیکر. که اندامی بزرگ چون کوه دارد:
که اندام و مه تازش و چرخ گرد
زمین کوب و دریابر و ره نورد.
اسدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهار اندام
تصویر بهار اندام
زیبا اندام خوش اندام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پهن اندام
تصویر پهن اندام
پهن تن عریض جثه پهن بر
فرهنگ لغت هوشیار
بقاعده، خوب، متناسب، منظم
فرهنگ واژه مترادف متضاد